دیکشنری
داستان آبیدیک
fait accompli
fe͡it əkɑmpla͡i
فارسی
1
عمومی
::
(faits accomplislp) عمل انجام شده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FAIRWAY BUOY
FAIRWAY SPEED
FAIRY
FAIRY BIRD
FAIRY CHEESES
FAIRY GODMOTHER
FAIRY LIKE
FAIRY RING
FAIRY TALE
FAIRY TALE FILM
FAIRY TALES & FANTASY
FAIRYHOOD
FAIRYISM
FAIRYLAND
FAISE
FAIT ACCOMPLI
FAITH
FAITH AND FAIR DEALING
FAITH CURE
FAITH HEALING
FAITH WILL MOVE MOUNTAINS
FAITHFUL
FAITHFULLY
FAITHFULNESS
FAITHLESS
FAITHLESSLY
FAITHLESSNESS
FAITHWORTHY
FAITOUR
FAKE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید